یادم می آید به من گفت:
تو را با رویاهایت تنها میگذارم.
در آن اتاق بزرگ میان آن همه رویا هرگر تنها نبودم.
صدای پچ پچ شان امانم را بریده بود.
هر لحظه یکی از آنها صدایم میزد.
شلوغ شده بود...
تصمیم گرفتم من تنهایشان بگذارم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نویسنده و طراح:
آریا آدینی
نظرات شما عزیزان:
|